شاید یه سالی هست که همکاریم.
و اغلب با من بحث های اعتقادی میکنه. از اونهایی که ابن عربی رو نه تنها سنی بلکه ناصبی میدونه.
مولوی رو سنی و بد دین میدونه. دید خوبی به بسیاری از عرفا نداره. همیچنین فلسفه و فیلسوفان.
در تحلیل های ی هم که انصافا ضعیف.
یکی از اعترافاتش توی این یک سال در مورد من این بود: گاهی اونقدر صبر و مدارا داری که حرص منو در میاری.
و این سریع تصمیم نگرفتنم موجب میشه فکر کنن من خیلی تمدارم. و با شوخی همیشه به من میگن: پدرِ ت. یا حتی گاهی میکن چرچیل و میخندن.
این همکارم الان به شدت از متنفره. اما سال 96 به رای داده بود.
یه روز از من پرسیده بود: مهندس چکار کنم توی تحلیل هام دچار خطا نشم؟
گفتم: خیلی مراقب همنشین هات باش. یکی از قوی ترین رسانه های که روی انسان اثر میذاره همنشین انسانه. گفتم کلا ماها توی عصری هستیم که خیلی از نگاه ها و تحلیل هامون تحت تاثیر رسانه شکل گرفته. و باید هشیار باشیم که سیطره رسانه ها ما رو از خودمون بیگانه نکنه. باید رسانه ها رو بشناسیم تا از آسیب هاش در امان باشیم.
یکی از قوی ترین رسانه ها همنشین هست. و چون اثر رسانه بسیار قوی هست احادیث و روایات در این باب هم کم نداریم.
این حرفم خیلی به دلش نشست.
تا اینکه چند روز پیش از من میپرسید: مهندس یه دوست خوب باید چه ویژگی هایی داشته باشه. آخه من خیلی دوست محورم. اما احساس میکنم باید روی دوستایی که دارم دقت بیشتری بخرج بدم.
و تا دیشب که با هم تنها بودیم. از من خیلی جدی خواست تا نصیحتش کنم. خواستم بحث رو منحرف کنم چون من خیلی نصیحت کردن بلد نیستم. اما اصرار داشت و میگفت من به هر کسی نمیگم نصیحتم کنه. چون قبولت دارم و میدونم اهل هوچی گری و افراط و تفریط نیستی ازت میخوام.
خدایا
کار دنیات چجوره؟.
منی که جلوی این بنده خدا بر اساس مصلحت ها تا 50 درصد عقایدم رو تقیه میکردم. و هنوز هم همینه. از من میخواد دوستش بشم. دوستی واقعی. چون حدودا هشت سالی هم ازش بزرگترم.
واقعا متوجه میشم که دوست داره دوستی محکم تری با من برقرار کنه.
و میدونم رفتارهای من و تصمیمات من و واکنش های من روش اثر داره و دقت میکنه روی رفتارهام.
اما فکر نمیکردم تا این حد از اعتماد برسه. البته من هیچ وقت نخواستم اعتمادش رو جلب کنم. همیشه کاری که فکر کردم مصلحت هست رو انجام دادم.
خدایا یک نور بصری به ما عطا کن.
خودت میدونی من این پذیرفته شدنها رو کلا به دید امتحان میبینم.
خودت کمکم کن که چه تصمیمی باید بگیرم. چون این بنده خدا نسیت به پیزهایی گاردی جدی داره که من حبِ اونها در دلم هست.
درباره این سایت