فرزندم:
فاصله انسان تا ادراکات قدسی و ملکوتی فاصله زیادی نیست. اما تا بدست آوردن تحمل این ادراکات، فاصله زیادی باید طی شود.
بگذار خاطره ای بگویم: به گمانم سال 89 بود که مقام معطم رهبری به چالوس تشریف فرما شدند.خب از شهر ما تا چالوس فاصله زیادی بود. شاید در حدود 170 کیلومتر. اما چون پا به استان ما گذاشته بودند بر خود واجب کرده بودم که به استقبالشان بروم و در سخنرانی شان شرکت کنم. خودم را به چالوس رسانده بودم. باران شدیدی می بارید. متاسفانه چتری به همراه نداشتم . سخنرانی در ورزشگاه چالوس بود. از شدت باران زمین ورزشگاه گِل شده بود. در ورزشگاه از شدت حبِ مان به آقا دوست داشتم در ردیف اول باشم تا ایشان را از نزدیک ببینم. تا ایشان حضور پیدا نکرده بودند در ردیف اول بودم. اما همین که تشریف فرما شدند به جایگاه، فشار جمعیت به حدی زیاد شده بود و جمعیت در جلو جایگاه چنان بهم چسبیده شدن که ناخودآگاه از روی زمین کنده شدم و دیگر اختیارم دست خودم نبود و فشار جمعیت من را به عقب راند. دیدم با وزنِ من ماندن در ردیف اول امکان پذیر نیست. و خودم را رساندم به عقب تر تا سخنرانی را راحت گوش بدهم. فاصله انتهای ورزشگاه تا جلو جایگاه فاصله بسیار کمی بود اما ماندن در جلو جایگاه در وقت حضور آن ولی خدا در تحمل و وسع جسمی اون روزِ من نبود، ادراکات ملکوتی هم همین است. فاصله تا این ادراکات زیاد نیست اما.
فاصله ما تا ادراکات ملکوتی فاصله زیادی نیست. اما اگر رزقمان نمی شود به خاطر این است که تحمل آن ادراکات را نداریم. چه بسا اگر تحت ولایت اهل الله اهل تفکر و تهجد و عمل صالح شوی میبینند که چیزی نمانده تا جدول وجودی ات باز شود و ملکوت عالم را مشاهده کنی اما هنوز تحملش را نداری. لذا ممکن است یک دفعه مشغله های زندگی ات زیاد شود. سالیانی چنان درگیر زندگی شوی که نتوانی آن توجه و تفکر را داشته باشی. تا گذر زمان تو را به یک سعه و صبری برساند که بتوانی آن ادراکات را حمل کنی
هرگز در رسیدن به این ادراکات عجله نداشته باش. بادی نسیم گونه را هر گیاهی میتواند تحمل کند. اما تحمل باد صرصر فقط از آن درختانی هست که دهها سال ریشه در اعماق خاک دواندند. بدان هر چه دیرتر بدهند سنگین تر و پخته تر میدهند.
کسی که نیک بیاندیشد در ماهیت علم حصولی و علم حضوری. می یابد که بین این دو ادراک ، فاصله زیادی نیست. کافیست انسان به صدق، وجه اش را از خاک "اکل من تحت ارجل" به سمت افلاک "اکل من فوق" برگرداند. آنگاه فرج را مشاهده خواهد کرد.
یکی از معانی انتظار همین است فرزندم. وجه ات را به سمت بالا بگیر و منتظر باش.
اینکه در قرآن میفرمایند نگویید فردا فلان کار را انجام میدهم مگر اینکه بگویید اگر خدا بخواهد. این یکی از معانی انتظار است. ما وجه مان را به سمت حق میکنیم و منتطریم. تا ببینیم خدا چه میخواهد. اینها همه بحث های علمی دارد. ان شا الله چشیدن اینها روزی ما شود.
درباره این سایت